روابط عمومی تزئین نیست، ضرورت است
مشاور رئیس کل سازمان خصوصی سازی گفت: روابط عمومی تزئین نیست، لوکس نیست بلکه یک ضرورت است. در فضاهای دولتی ما متأسفانه بعضی از سازمانها روابط عمومی را صرفاٌ یک دستگاه لوکس میبینند، به این شکل که بتوانند ویترین خود را داشته باشند و روابط عمومی به جای این که در متن ماجرا باشد، در حاشیه واقع شده است.

مشاور رئیس کل سازمان خصوصی سازی گفت: روابط عمومی تزئین نیست، لوکس نیست بلکه یک ضرورت است. در فضاهای دولتی ما متأسفانه بعضی از سازمانها روابط عمومی را صرفاٌ یک دستگاه لوکس میبینند، به این شکل که بتوانند ویترین خود را داشته باشند و روابط عمومی به جای این که در متن ماجرا باشد، در حاشیه واقع شده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان خصوصی سازی؛ سیدجعفر سبحانی ،مشاور رئیس کل سازمان خصوصی سازی با تجربه بیش از ده سال روابط عمومی دستگاهها و وزارتخانههای مختلف فعال در حوزه رسانه از ديگر چهره هاي شاخص در عرصه روابط عمومي است.
وي با سابقه چهارساله در مدیر کل روابط عمومی خبرگزاری جمهوری اسلامی و همچنين یک سال مدیرکل روابط عمومی بانک توسعه صادرات و نيز یک سال مدیرکل روابط عمومی نوسازی مدارس کشور در كارنامه كاري خود داراي تجربه هاي فراواني در اين عرصه مي باشد.
سبحاني دوسال نيزدر دولت آقای خاتمی به عنوان مدیرکل روابط عمومی سازمان خصوصی سازی خدمت داشته است. درادامه موانع و مشكلات و همچنين جايگاه روابط عمومي را از نگاه وي مي خوانيم .
روابط عمومی در سازمانها چه جايگاهي دارند ؟
قبل از پرداختن به این نکته که مدنظر شما است، بهتر است ابتدا چالشهای روابط عمومی در ایران را بررسی کنیم. از دید بنده یک چالش اصلی و یک چالش فرعی وجود دارد. در خصوص چالش اصلی مواردی نظیر تشکیلات، اعتبارات، نحوه عملکردها، نیروی انسانی، نگرشهای صنفی و حرفهای نبودن نیروی انسانی را نام میبرم. در بحث چالشهای فرعی باید عرض کنم روابط عمومی متولی مشخصی ندارد، تشکلهای حرفهای برای آن در نظر گرفته نشده است، قانونمندی مناسب در این مورد وجود ندارد و در مجموع ارزیابی بنده به این شکل است که روابط عمومیها در دستگاههای دولتی آن چنان که باید و شاید مورد حمایت جدی از سوی مقام ارشد دستگاه یا نهادهایی که جای خالی آنها احساس میشود قرار نمیگیرند و دلیل آن همانطور که در خصوص چالشهای اصلی پیش روی روابط عمومی عرض کردم، این است که هیچ ارگانی متولی سازماندهی روابط عمومی و جایگاه آن نیست. اما در سازمانهایی که مدیران ارشد نگرش صحیحی به روابط عمومی دارند، شاید مشکلات روابط عمومیها کمتر باشد که خوشبختانه در سازمان خصوصیسازی چنین نگرش مناسبی وجود دارد. متأسفانه در همه نهادها و سازمانها این نگرش مناسب شکل نگرفته و به هرحال بخش زیادی از دستگاهها روابط عمومی را به عنوان یک کار تبلیغاتی صرف نگاه میکنند. در چنین دیدگاهی روابط عمومی فقط به عنوان بیان کننده نقطه نظرات مدیران ارشد سازمان شناخته میشود. به عقیده بنده روابط عمومیای موفق است که بتواند یک حلقه اتصالی بین مدیریت ارشد سازمان و بدنه آن باشد. بدنه سازمان را میتوان به دو بخش درونسازمانی و برونسازمانی دستهبندی نمود که در بخش درونسازمانی حلقه اتصال بین مدیر ارشد و کارمندان تعریف میشود و در بخش برونسازمانی این ارتباط بین مدیر ارشد و مخاطبین بیرونی سازمان توسط روابط عمومی برقرار میگردد. قبل از اینکه به جزییات بحث بپردازم، لازم است بدانیم اصلاٌ روابط عمومی چه تعریفی دارد. روابط عمومی هر دستگاه، سازمان، شرکت یا بنگاه باید نکات و روشهایی که تأثیرگذاری لازم روی افکار عمومی را دارا است و به اغنا آن میانجامد دنبال کند، مجموعه این روشها را میتوان روابط عمومی نامگذاری کرد. روابط عمومی یک فن است، یک روش است. پدر روابط عمومی ایران، شادروان دکتر نطقی میگفت روابط عمومی تزئین نیست، لوکس نیست بلکه یک ضرورت است. در فضاهای دولتی ما متأسفانه بعضی از سازمانها روابط عمومی را صرفاٌ یک دستگاه لوکس میبینند، به این شکل که بتوانند ویترین خود را داشته باشند و روابط عمومی به جای این که در متن ماجرا باشد، در حاشیه واقع شده است. روابط عمومی در دل مدیریت دستگاه باید قرار بگیرد نه خارج از آن. روابط عمومیها باید بتوانند برای فعالیتهای مختلف از جمله کارهای روزمره خود برنامهریزی داشته باشند و با درایت کافی جایگاه خود را تثبیت کنند. مسلماً یکی از چالشهای روابط عمومی تعدد وظایفی است که بر عهده دارد. در همه دستگاهها مدیریتهای گوناگون وجود دارد که هر کدام وظایف کاملاً تعریف شده دارند اما در حوزه روابط عمومی چارچوب مشخصی وجود ندارد و پهنه گستردهای از وظایف را بر عهده دارند، چون نیروهای متخصص متناسب با این شرح وظایف در سازمانها حضور ندارند چالشهای بعدی پیش روی روابط عمومی قرار میگیرد.
موانع سر راه روابط عمومی چیست؟
در حال حاضر از روابط عمومی ایدهآل در دستگاههای دولتی فاصله بسیار عمیقی داریم. یکی از نکاتی که باید بیشتر به آن توجه شود این است که روابط عمومیها در بخش آموزش واقعاً ضعیف هستند. یکی از دغدغههای اصلی مدیران روابط عمومی دستگاههای دولتی نداشتن نیروی متخصص است و در خصوص این مسأله صرفاً تحصیلات و مدرک اهمیت ندارد بلکه نیروی متخصص کسی است که علاوه بر دانش، استعداد کسب مهارت و تجربه را داشته باشد. باید جاذبهها را در روابط عمومی بالا برد، اعم از جاذبههای اجرایی، عملیاتی و مادی. روابط عمومی باید بتواند سیاستهای سازمان را از مدیر ارشد به کارمندان و مشکلات و انتظارات کارمندان را به مدیر ارشد انتقال دهد و همزمان با مخاطبین خارج از سازمان تعامل داشته باشد. بنابراین کار پیچیدهای پیش رو دارد و برای اینکه بتواند آن را خوب انجام دهد، بایستی کار برایش جذابیت داشته باشد.
-حضور انجمن روابط عمومی به عنوان تنها نهاد فعال در این حوزه کمکی به حل مشکلات کرده است؟
اگر بگوییم انجمن متخصصین روابط عمومی تا کنون کمکی نکردهاند، از حدود انصاف خارج شدهایم اما به علت گستردگی جنبه تخصصی کار همچنان مشکلات بسیار است.یکی از مشکلات اساسی در نگرش سازمانها نسبت به روابط عمومی است. بحث بر سر این است که آیا روابط عمومی را به عنوان یک تخصص نگاه کنیم یا به عنوان یک فعالیت عمومی. مثلاً در یک دستگاه تخصصی مثل سازمان خصوصیسازی، روابط عمومی باید کارکرد تخصصی داشته باشد.انجمن متخصصین روابط عمومی و نهادهای مرتبط فعالیت خود را شروع کردهاند. چند سالی است که در این زمینه فضا باز و مسیر هموار شده است، کتابهای بسیاری در ارتباط با مدیران روابط عمومی، کارشناسان روابط عمومی، وظایف روابط عمومی تدوین و تألیف میشود و انجمنها در بخش نظریهپردازی سعی در هدایت و کمک دارند. به عقیده بنده باید راه کارهای عملی برای روابط عمومی دستگاههای مختلف ارائه کنند که به دلیل نبودن رابطه مناسب بین بدنه روابط عمومیها و این انجمنها، این روند نتوانسته آن چنان که باید روابط عمومی را به جای مناسب برساند.
آيا دانشگاه كارشناسان زبده در اين زمينه را پرورش داده است ؟
همانطور که ذکر کردم حرکتی در جهت بهبود حوزه روابط عمومی آغاز شده است و خوشبختانه دانشگاههای سراسری، آزاد و علمیکاربردی هم در پیشبرد آن سهیم هستند. مراکز دیگر هم نسبت به رشتههای روابط عمومی و رشتههای مرتبط با آن حساسیتهایی نشان دادهاند و در این زمینه گامهایی برداشته شده است منتهی مشکلات به قدری زیاد است که شاید با این فعالیتهای نیمهکاره نتوانند مشکلات را برطرف کنند و مهمتر از همه این است که فارغالتحصیلان این دانشگاهها و مراکز بتوانند از علم خود در مرحله اجرا استفاده نمایند.
-رابطه روابط عمومی و رسانه به چه شکل است؟
یکی از کارکردهای مهم روابط عمومیها در دستگاههای مختلف دولتی ارتباط تنگاتنگ و مستقل با رسانه است. متأسفانه بعضی از روابط عمومیها رسانه را نقطه مقابل خود میبینند و این باعث میشود که دیدگاهشان نسبت به رسانه منفی شود و در مقابل ممکن است رسانه هم همین دیدگاه را پیدا کند. مدیر روابط عمومی نباید انتظار داشته باشد رسانه صرفاً زیباییهای یک مجموعه را نمایش دهد چون رسانه آیینه تمام نمای وقایع است و باید تمام نکات را منتقل کند. طبیعی است هر چقدر مدیر روابط عمومی موفقتر باشد، در آیینه رسانهها هم نکات مثبتی از او و سازمانش انعکاس پیدا میکند. بنابراین باید تصورات اشتباه را اصلاح کرد و کنار گذاشت. رسانه میتواند به منظور اطلاعرسانی یکی از بهترین ابزارها باشد. در همین زمینه یکی از نکاتی که عقیده دارم باید به آن پرداخته شود، استفاده بهینه و روزآمد از رسانههایی است که در بین عموم مردم محبوبیت بیشتری دارند. با رعایت این نکته مسلماً نه تنها رابطه برونسازمانی روابط عمومی گستردهتر میشود، بلکه راحتتر و بهینهتر هم خواهد شد.
-سازمان خصوصیسازی با توجه به فشارهای وارده به آن در سالهای اخیر، چه راهکاری را در پیش گرفته است؟
به طور عمومی، مهمترین عامل برای اینکه فشارها نظم سازمانی را بر هم نزند، تعامل پیوسته با مدیر ارشد سازمان است. در بسیاری سازمانها که چنین مسائلی مشکلساز میشود، به نظر بنده ایراد اساسی را میتوان عدم ارتباط مؤثر روابط عمومی و مدیر ارشد سازمان دانست.اما به طور خاص در سازمان خصوصیسازی در بازه دو سه سال اخیر چند راهکار ارائه کردیم: ابتدا سعی کردیم نیروهای روابط عمومی را نسبت به تخصصی بودن کار سازمان آگاه سازیم. سپس ارتباط خوبی با رسانه برقرار کردیم. نکته قابل توجه در این خصوص فرهنگسازی به کمک رسانه است یعنی فضای جامعه به سمتی برود که با مقوله خصوصیسازی آشنا شوند.یکی از اقدامات مهم دیگر ترسیم برنامه سالانه بود که وقتی مدیران سایر بخشها تأثیر چنین چیزی را دیدند، در حوزه خود این راهکار را به کار بستند.
-چه سختي هايي در اجراي رسالت روابط عمومي وجود دارد ؟
شاید گفتن سختیهای یک شغل نظر عدهای را نسبت به آن تغییر دهد، بنابراین مواردی را ذکر میکنم که در صورت رعایت در حوزه روابط عمومی سختیها با شیرینی ممزوج شود و شخص به راحتی با این شغل ارتباط برقرار کند.
1- علاقه؛ به نظرم کسی که علاقه به کار روابط عمومی ندارد اصلاً وارد این مقوله نشود، چرا که بدون عشق و علاقه بسیار شغل سخت و پیچیدهای به نظر میرسد.
2- افزایش دانش و آگاهیهای حرفهای و تخصصی مجموعه خودشان؛ مثلاً اگر بنده مدیر روابط عمومی سازمان خصوصیسازی هستم باید بتوانم یک نگرش کلی و نگاه حرفهای و تخصصی نسبت به مسائل خصوصیسازی، قوانین، مقررات، اصل 44، واگذاریها، هیئت واگذاری و... داشته باشم.
3- به روز رسانی اطلاعات؛ با توجه به پیشرفت علم و فناوری و لزوم استفاده از ابزارهای روزآمد در حوزه روابط عمومی، نیاز است که کارشناس یا مدیر روابط عمومی بتواند خود را با علم روز و ابزارهای جدید تطبیق دهد تا بتوانیم از روابط عمومی سنتی به روابط عمومی مدرن تغییر فاز دهیم.
4- روابط عمومی یا مدیر روابط عمومی باید بر این باور باشد که حق با مشتری و مراجعهکنندهای است که به او مراجعه کرده است، اگر این نگرش وجود داشته باشد، با توجه به این که روابط عمومی جاییست که افراد میخواهند از یک سیستم انتقاد بکنند و معترض هستند کارمند یا مدیر روابط عمومی با سعه صدر برخورد میکنند چنان که در کلام قرآن هم داریم که ربّ اشرح لی صدری و یسّرلی امری واحلل عقدة من لسانی یفقه قولی، خدایا سینه مرا اینقدر فراخ و گشاده قرار ده که بتوانم همه سخنها را بشنوم، باز در یک آیه قرآنی داریم که فبشّر عبادی الذین یسمعون القول و یتّبعون احسنه، خداوند بشارت میدهد به کسانی که همه سخنها را میشنوند. یک مدیر یا کارمند روابط عمومی خوب، باید گوش شنوا داشته باشد و بتواند همه سخنها را بشنود. وقتی فردی به سازمان خصوصی سازی انتقادی دارد به مدیریت دیگری مراجعه نمیکند، ممکن است دستش به رئیس سازمان هم نرسد و طبیعی است که پیش روابط عمومی گله و انتقاد میکند، اگر میخواهم در کارم موفق باشم باید اول حقّ اعتراض و انتقاد مراجعان را به رسمیت بشناسم. در این صورت با ملکه کردن انتقادپذیری در خود و تبدیل آن به یک خصیصه فرهنگی ، با فردی که به سیستم من اعتراض میکند با منطق به مطلبش گوش میکنم؛ گوش شنوا دارم، یعنی اگر قرار باشد روابط عمومی فقط سخنگو باشد و بخواهد متکلم وحده باشد نمیتواند موفق باشد. یک روابط عمومی خوب با توجه به ارتباطش با عموم مردم باید از ظاهر آراسته برخوردار باشد، وضع گفتار و کردار و صحبتش درست و مناسب باشد، تا قدرت تاثیرگذاری و اقناعیاش افزون گردد. روابط عمومی با ارتباط درست و مناسب با مطبوعات میتواند تاثرگذارتر باشد منوط به اینکه رسانه هم احساس کند روابط عمومی از خودش هست. هرچه این تعامل بیشتر باشد در عین اینکه سختیهای کار بسیار است و اصلاً قابل قیاس با بخشهای دیگر نیست ولی می توان امیدوار بود که کارمندان و مدیران روابط عمومی در کارشان موفق باشند و بتوانند نسبت به نمایش دادن واقعیتهای درون دستگاه خودشان و همچنین برطرف کردن عیوب و ضعفهایشان بیش از پیش گام بردارند.
صحبت پایانی شما با همکارانتان چیست؟
همکاران روابط عمومی در هر مجموعه و سازمانی که هستند، تلاش کنند؛ ارتباطاتشان را با روابط عمومی دستگاههای دیگر گسترش دهند، و از تجربیات هم دیگر در جهت بهبود کارشان و ارتقاء جایگاهشان استفاده کنند. استفاده از تجارب دیگران موجب انباشت تجربه و پیشرفت در کار میشود. برای انتقال و انباشت تجربه در روابط عمومی، ما نیازمند ارتباط روابط عمومی ها در مجموعه ها و سازمان های مختلف هستیم.برگزاری همایشهای روابط عمومی مثل همایش الکترونیک، کنفرانس بینالمللی روابط عمومی، و همایش هایی از این نوع هرچقدر در طول سال ه بیشتر شود، میتواند فضا و محل و مجمعی باشد برای اینکه کارمندان روابط عمومی باهم بیشتر آشنا شوند و تبادل اطلاعات و تبادل افکار و تجربیات داشته باشند و اینکه سعی کنند ارتباطاتشان را با رأس سازمان مستحکمتر بکنند و صرفاً به دنبال زیباتر کردن کارها نباشند بلکه واقعیتهای موجود سیستم خودشان را اصطلاحاً آسیبشناسی بکنند، ضعفها را آسیبشناسی کنند.